سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانش، منشأ هرگونه خیری است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

*دریا*
نویسنده :  فاطمه(نازنین)دریایی

درسته!

اینجا وبلاگ شخصی و ادبی فاطمه دریایی...

این قسمت هایی که آبی مینویسم جدیده! (قابل توجه عزیزانی که چند روز گذشته وبلاگمو دیدن)

اول شهادت امام رضا (ع) رو تسلیت میگم...

خب! یه مدت با خودم لج کرده بودم! چرا؟ با عرض معذرت به خودم مربوطه!!!

پس تعجب نکنید از اینکه شعر های قبلی حذف شدند!

و اما جدا از غم شهادت امام رضا ،خیلی خوشحالم! به یک دلیل...

راستی دلتون برام تنگ شده بود نه؟ ممنون از کامنت های محبت آمیز شما اساتید و دوستان

و اما...در خدمتتون هستم و اگه خدا توفیق بده در آینده پست های جدیدی رو خواهم گذاشت...

اما یه نکته: با تشکر از همه ی دوستان ، کسانی که احساس می کنند این شعر ها از من نیست می تونن دیگه تشریف نیارن! کسی مجبورشون نکرده! بازم معذرت می خوام از دوستانی که همیشه لطف دارند بهم...

این هم دو شعر که مدتیه اینجاست اما خب خوشحال میشم نقد بفرمایید:

 

از سایه های تار مشبک فراری ام

این روز ها که پر شده از بی قراری ام

دارد مدام ذهن من آژیر می کشد

آخر دلم شکسته...کمی اضطراری ام

این برگ ها فقط و فقط خیس می شوند

از گریه های هر شب و بی اختیاری ام

آتش گرفته ام که دلت شعله ور شود

امشب درون خودکشی انتهاری ام

من یک زنم...زنی که شبیه شما نبود

یا اتفاق مزمن صد سال جاری ام

که از گدازه پر شده قلبم شبیه یک

آتش فشان،نه، فاجعه ای انفجاری ام

امشب بگو بگو که میایی به دیدنم

نه نه، برو ، اگر که مرا دوست داری ام...

 

و...

 

می خواستی از من بگیری هر چه دادی

مال خودت این دفتر و این جامدادی

هی روی قلبم گل کشیدی رنگ کردی

بعدش دلم را مثل چشمت تنگ کردی

"باشه برو چشمات که از یادم نمی ره

فوقش دلم دق می کنه اینجا می میره"

دیروز در شهری به نام .... دختری مُرد

جرمش: فقط یک بار عاشق شد، قسم خورد:

تنها به چشم تو نگاهش را بدوزد

پروانه باشد، ساده در عشقت بسوزد

دیگر گرفتی هر چه را جز آنکه دادی

قلبم، به استثنای دفتر، جامدادی!

اینجا کسی طوفانی یک جفت چشم است

هر چند در این شهر جنس مفت، چشم است

لطفا بیا این جسم با دست تو اخت است

لطفا بیا اینجا پر از دست زمخت است

اما نمی فهمد صدایم را کسی جز...

باران، خیابان، کفش های مرگ، ترمز...

...حالا گرفتی هر چه را دادی، ندادی

حتی دو چشمان سیاه نوک مدادی...


دوشنبه 87/11/28 ساعت 12:29 عصر
<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
خداحافظ پارسی بلاگ...
بهانه!
یاد باد آن روزگاران یاد باد...
یاد باد آن روزگاران یاد باد...
یاد باد آن روزگاران یاد باد...
یاد باد آن روزگاران یاد باد...
یاد باد آن روزگاران یاد باد....
یاد باد آن روزگاران یاد باد...
یاد باد آن روزگاران یاد باد...
کارمای نیک
این روز ها که پر شده از بی قراری ام...
فهرست
90314 :کل بازدیدها
4 :بازدید امروز
7 :بازدید دیروز
درباره خودم
*دریا*
فاطمه(نازنین)دریایی
اینجا فقط شاعرم...18 ساله...شبیه دریا، پر از موج...شبیه آینه، صادق...شبیه تو! مَجازی...
لوگوی خودم
*دریا*
لوگوی دوستان
لینک دوستان
عطیه پاک آیین
مرضیه فروزنده
حسین فروزنده
محمد برزگر
پگاه بهنامی
الهه ملک محمدی
هادی علی بابایی
خودم! دریا دل
علی مرادی
علی بحرانی
مهدی تقی نژاد
سید محمد رضا هاشمی زاده
حافظه ی آب
شاعر گمنام
پرستوی مهاجر
صبا
فاطمه ساجدی
سعید فروتن
لیلا سیاح پور
فرهنگسرای مردانی
زهرا سادات هاشمی
ستاره تنهایی
حمزه جمالی
استاد آل مجتبی
اشتراک
 
طراح قالب